ترک سیگار

روزهای ترک سیگار

ترک سیگار

روزهای ترک سیگار

روز دهم کم کردن

امروز راستش دارم خیلی اذیت میشم نمی دونم دلیلش چیه شاید این بود که صبح خیلی زود بیدار شدم. حالا هر چیه تحمل کردم تا ساعت 3 هم چیزی نمونده که طبق برنامه اولین سیگار روزمو بکشم راستی امروز آخرین روز کشیدن روزی 3 نخ سیگار و از فردا باید روزی 2 نخ بکشم ساعت 4 و 7 بعد از ظهر خوبه این مرحله رو هم رد کنم دیگه راحت میشم. از نظراتتون خیلی ممنونم به من خیلی انگیزه میده اگه تو آشناهاتون کسی رو دارید که سیگاری و میخواد ترک کنه یا کم کنه بگید بیاد به وبلاگ سر بزنه با هم بهتر میتونیم ترک کنیم اگه ترکم نکنه حداقل کم میکنه اصلاً من این وبلاگ دارم می نویسم برای این کار تا راحتر ترک کنم و به تمام کسانی که سیگار میکشن بگم میشه ترک کرد درسته خیلی سخته ولی میشه.

روز نهم کم کردن

دیشب بعد از اینکه آخرین سیگار ساعت 8 شب کشیدم بازم خیلی وسوسه میشدم که سیگار بکشم مخصوصاً بعد از شام ولی هر طوری بود نکشیدم. راستش یه چیز دیگه که منو اذیت کرد این بود که دیشب خانمم حرفی زد که به نظرم می امد منظورش یعنی این که من هنوز سیگار میکشم و برنامه خودمو رعایت نمیکنم البته من بهش حق میدم اینجوری فکر کنه چون تا حالا دو بار بهش گفتم که میخوام ترک کنم ولی نکردم البته این دفعه واقعاً تصمیم گرفتم ترک کنم. راستی امروز امتحان ارشدم دارم ساعت 2:30 شروع میشه به خاطر همین اولین سیگار امروزم جای ساعت 3 بعد از ظهر ساعت 2 بعد از ظهر میکشم چون امتحان چهار ساعته و تا ساعت 6:30 غروب طول خواهد کشید چون من آمادگی ندارم یعنی خودمونی بگم اصلاً برای قبول شدن نخوندم یعنی سیاه لشگرم زودتر میام بیرون. امروز یه اتقاق دیگه هم می افته و آن اینه که پدر و مادرم میان اینجا آخه آنها توی شمال هستن پسر عمم پنجشنبه عروسی تو تهران عروسی داره میان برن عروسی آن شاید من هم رفتم. فعلاً خداحافظ

روز نهم کم کردن

دیشب بعد از اینکه آخرین سیگار ساعت 8 شب کشیدم بازم خیلی وسوسه میشدم که سیگار بکشم مخصوصاً بعد از شام ولی هر طوری بود نکشیدم. راستش یه چیز دیگه که منو اذیت کرد این بود که دیشب خانمم حرفی زد که به نظرم می امد منظورش یعنی این که من هنوز سیگار میکشم و برنامه خودمو رعایت نمیکنم البته من بهش حق میدم اینجوری فکر کنه چون تا حالا دو بار بهش گفتم که میخوام ترک کنم ولی نکردم البته این دفعه واقعاً تصمیم گرفتم ترک کنم. راستی امروز امتحان ارشدم دارم ساعت 2:30 شروع میشه به خاطر همین اولین سیگار امروزم جای ساعت 3 بعد از ظهر ساعت 2 بعد از ظهر میکشم چون امتحان چهار ساعته و تا ساعت 6:30 غروب طول خواهد کشید چون من آمادگی ندارم یعنی خودمونی بگم اصلاً برای قبول شدن نخوندم یعنی سیاه لشگرم زودتر میام بیرون. امروز یه اتقاق دیگه هم می افته و آن اینه که پدر و مادرم میان اینجا آخه آنها توی شمال هستن پسر عمم پنجشنبه عروسی تو تهران عروسی داره میان برن عروسی آن شاید من هم رفتم. فعلاً خداحافظ

روز هشتم کم کردن

امروز از نظر جسمی بدنم اصلاً سیگار طلب نمی کرد ولی خوب از نظر روانی هنوز احساس میکنم یه چیزی کم دارم. زمان زیاد میارم. من خودم و با کار و سرگرمی مشغول کردم تا یادم بره الان که دارم مینویسم سیگار اول روزمو کشیدم. ساعت تقریباً 3 بود که کشیدم. حالا که دارم فکر میکنم میبینم خیلی خوب شده من قبل از اینکه تصمیم به ترک سیگار بگیرم و سیگارمو کم کنم هر روز صبح تا ماشین از پارکینگ بیرون می آوردم سیگار روسن میکردم یعنی حدود 7 صبح حالا تا ساعت 3 بعد از ظهر سیگار نکشیدم در حالی که قبلاً تا ساعت 3 بعد از ظهر 10 نخ میکشیدم.

الان احساس بهتری دارم راستی من تو این 8 روز اگه طبق روال قبل می رفتم 11 پاکت سیگار می گرفتم ولی با این برنامه 2 پاکت گرفتم که هنوز یکیش تموم نشده یعنی 9 پاکت صرفه جویی کردم اگه حساب کنیم چون من وینستون الترا میکشیدم و پاکتی 1800 تومان میشه 16200 تومان پول کمی هم نیست میشه باهاش با خانمت شام رفت بیرون مثلاً 2 تا پیتزا خورد یا هزار کار دیگه کرد که حتماً از سیگار خریدن که بهتره. اصلاً میشه 25 لیتر بنزین آزاد 700 تومانی زد. راستی من خودم مخالف سهمیه بندی بنزین و آزاد کردن قیمتش هستم نظر شما چیه میگم اگه این مطلب خوندید و خواستید نظر بدید در مورد اینهم نظر بدید .

هفته اول کم کردن

چون تاریخ شروع نوشتن وبلاگم 26/11/89 است از 18 تا 26 بهمن به صورت هفتگی مینویسم ولی سعی میکنم بعد از این هر روز بنویسم.

روز اول از نظر جسمی خیلی سخت بود باورم نمیشد که سیگار نکشیدن این جوری بدنم و اذیت کنه کفتگی شدید داشتم تب و لرزم داشتم ولی به مرور زمان این علائم از بین رفت حالا دیگه ناراحتی جسمی تو کم کردن سیگار ندارم ولی حالا دارم از نظر روانی با نکشیدن سیگار مبارزه میکنم. کار راحتی نیست خیلی سخته واقعاً ترک کردن سیگار خیلی سخته ولی من با مکم خدا و دوستانم امیدوارم بتونم.

روزهای اول که سعی میکنی سیگارو تزک کنی چون تازه تصمیم گرفتی از نظر روحی خیلی قوی هستی ولی بعد از چند روز شاید حتی 2 روز هی وسوسه میشه که سیگار بکشی من که این طور بودم ولی تا الان که خوشبختانه موفق بودم.

یه چیزی خیلی مهم که دوست دارم شما هم بدونیم مقاومت کردن در برابر وسوسه هاست مثلاً روز جمعه 22/11/89 بود شب با یکی از اقوام رفتیم بیرون تا آن از کارت سوخت من که هنوز یکم توش بنزین است بنزین بزنه آنهم سیگاری بود و میدونست که منم سیگار میکشم به خاطر همین به منم سیگار تعارف کرد من خیلی وسوسه شدم که بکشم ولی چون چهار نخ سیگار آن روز طبق برنامه کشیده بودم نکشیدم و گفتم میخوام سیگارمو کم و بعدش ترک کنم و نکشیدم آن شب به سختی گذشت ولی فردا صبح که بیدار شدم از این که دیشب سیگار نکشیدم خیلی خوشحال بودم و یه نوع احساس غرور بهم دست داده بود

مقدمه

من اولین بار دقیقاً یادم نیست تاریخش کی بود ولی تابستان سال 76 بود کلاس کامپیوتر میرفتم و آنجا بود که برای اولین بار سیگار کشیدم و سیگاری شدم از آن به بعد تا حالا سیگار میکشم چند سال دانشجویی و کار تعداد سیگارام خیلی زیاد شده بودن تقریباً روزی 20 تا 25 نخ ولی تصمیم گرفتم که از تاریخ 18/11/89 سیگارم و کم کنم و در تاریخ 15/12/89 کلاً ترکش کنم این وبلاگ روز نوشته های دوران ترک سیگار کشیدن من است